نشانههایی که میگویند شریک عاطفیتان در رابطه خوشحال نیست
در اینجا 15 نشانه کلیدی وجود دارد که نشان میدهد شریک عاطفیتان ممکن است در رابطه راضی نباشد:
- ✅
کاهش صمیمیت فیزیکی:
لمس کردن، بوسیدن و در آغوش گرفتن کمتر از گذشته شده است. - ✅
کاهش ارتباط عاطفی:
احساس میکنید دیگر با شریک خود همدل نیستید و در مورد مسائل مهم زندگی با او صحبت نمیکنید. - ✅
انتقاد مداوم:
شریک شما به طور مداوم از شما و کارهایتان انتقاد میکند و به ندرت چیز مثبتی میگوید. - ✅
بحث و جدال مکرر:
دعواها بیشتر شده و حل کردن آنها دشوارتر شده است. - ✅
دوری گزینی:
شریک شما از بودن با شما اجتناب میکند و ترجیح میدهد وقت خود را با دیگران بگذراند. - ✅
عدم حمایت:
شریک شما در مواقع دشوار از شما حمایت نمیکند و به نظر میرسد به مشکلات شما اهمیت نمیدهد. - ✅
تغییر در رفتار:
تغییرات ناگهانی در رفتار، مانند بیحوصلگی، عصبانیت یا افسردگی. - ✅
عدم تمایل به برنامه ریزی برای آینده:
شریک شما تمایلی به صحبت در مورد آینده مشترکتان ندارد. - ✅
مقایسه شما با دیگران:
شریک شما به طور مداوم شما را با افراد دیگر مقایسه میکند و شما را دست کم میگیرد. - ✅
عدم توجه به نیازهای شما:
شریک شما به نیازهای شما توجه نمیکند و فقط به خواستههای خود اهمیت میدهد. - ✅
پنهان کاری:
شریک شما چیزهایی را از شما پنهان میکند و به شما دروغ میگوید. - ✅
بیاحترامی:
شریک شما با شما بیادبانه و بیاحترامی رفتار میکند. - ✅
عدم تلاش برای حل مشکلات:
شریک شما هیچ تلاشی برای حل مشکلات رابطه نمیکند و به نظر میرسد نسبت به سرنوشت رابطه بیتفاوت است. - ✅
فانتزی در مورد افراد دیگر:
شریک شما به طور مکرر در مورد افراد دیگر صحبت میکند یا درباره انها خیال پردازی میکند. - ✅
بهرهگیری از سکوت به عنوان سلاح:
در مواقع اختلاف نظر، از سکوت به عنوان راهی برای تنبیه یا کنترل شما استفاده می کند.
اینها تنها چند نشانه از نارضایتی در یک رابطه هستند. اگر متوجه چند مورد از این نشانهها در رابطه خود شدید، باید با شریک عاطفی خود صحبت کنید و سعی کنید مشکلات را حل کنید. اگر متوجه این نشانهها شدید، ناامید نشوید. هنوز فرصت برای بهبود رابطه وجود دارد. با کمک یکدیگر، میتوانید دوباره رابطهای شاد و رضایتبخش بسازید. 
15 نشانه نارضایتی شریک عاطفی شما
1. کاهش صمیمیت فیزیکی
اگر متوجه شدهاید که شریک شما کمتر به دنبال لمس کردن، در آغوش گرفتن یا بوسیدن شما است، این میتواند نشانهای از نارضایتی او باشد.فاصله فیزیکی اغلب بازتابی از فاصله عاطفی است.به این فکر کنید که آیا اخیراً تغییراتی در میزان محبت فیزیکی او رخ داده است.آیا دوری او تدریجی بوده یا ناگهانی؟این موضوع لزوماً به معنای عدم علاقه جنسی نیست، بلکه نشاندهنده کاهش میل به نزدیکی و ارتباط فیزیکی است.
به دنبال الگوها باشید.آیا این دوری فیزیکی در زمانهای خاصی از روز یا در موقعیتهای خاصی بیشتر میشود؟
به خاطر داشته باشید که هر فردی سطوح مختلفی از صمیمیت فیزیکی را ترجیح میدهد.
مهم این است که بدانید چه چیزی برای شریک زندگی شما عادی است و چه چیزی نیست.اگر این تغییر قابل توجه است، صحبت کردن با شریک زندگیتان در مورد آن مهم است.از او بپرسید که آیا مشکلی وجود دارد و چگونه میتوانید دوباره با هم ارتباط برقرار کنید.توجه به این نکته نیز باید ممکن است دلایل دیگری برای کاهش صمیمیت فیزیکی وجود داشته باشد، مانند استرس یا مشکلات سلامتی.
2. افزایش انتقاد و شکایت
آیا شریک شما بیشتر از قبل از شما انتقاد میکند یا از رفتارهای شما شکایت دارد؟ این میتواند نشانهای از نارضایتی پنهان باشد. به لحن و نحوه بیان انتقادها توجه کنید. آیا انتقادها سازنده هستند یا صرفاً برای تخریب شما مطرح میشوند؟ اگر احساس میکنید که دائماً مورد انتقاد هستید، سعی کنید با شریک خود صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. به او بگویید که انتقادهای او چه تاثیری روی شما میگذارند. به دنبال الگوهای انتقاد باشید. آیا انتقادها در مورد موضوعات خاصی بیشتر تکرار میشوند؟ اگر انتقادها بیش از حد و مخرب هستند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید. گاهی اوقات، انتقادها راهی برای بیان نیازهای برآورده نشده هستند. سعی کنید بفهمید شریک شما واقعاً به چه چیزی نیاز دارد.
3. کم شدن ارتباط عاطفی
آیا احساس میکنید دیگر به اندازه گذشته با شریک خود در ارتباط نیستید؟آیا او کمتر در مورد احساسات و افکار خود با شما صحبت میکند؟توجه کنید که آیا شریک شما دیگر در مورد مسائل مهم زندگی خود با شما مشورت نمیکند.این میتواند نشانهای از این باشد که او دیگر به شما اعتماد ندارد.سعی کنید فضایی امن و بدون قضاوت برای شریک خود ایجاد کنید تا او بتواند به راحتی با شما صحبت کند.به حرفهای او با دقت گوش دهید و سعی کنید همدلی نشان دهید.
به دنبال فرصتهایی برای ایجاد ارتباط عاطفی باشید.
با هم وقت بگذرانید، فعالیتهای مشترک انجام دهید و در مورد موضوعات مهم با هم صحبت کنید.
اگر احساس میکنید نمیتوانید به تنهایی ارتباط عاطفی خود را با شریک خود بهبود بخشید، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.گاهی اوقات، کم شدن ارتباط عاطفی ناشی از عوامل خارجی مانند استرس یا مشکلات مالی است.سعی کنید این عوامل را شناسایی و با هم برای حل آنها تلاش کنید.
4. اجتناب از وقت گذراندن با شما
آیا شریک شما به طور فزایندهای از گذراندن وقت با شما اجتناب میکند و به دنبال بهانههایی برای انجام این کار است؟توجه کنید که آیا او بیشتر وقت خود را با دوستان، خانواده یا سرگرمیهای خود میگذراند و شما را نادیده میگیرد.سعی کنید بفهمید چرا شریک شما از وقت گذراندن با شما اجتناب میکند.آیا دلیل خاصی وجود دارد؟به او پیشنهاد دهید که با هم برنامهریزی کنید تا اوقات خوشی را سپری کنید.به فعالیتهایی فکر کنید که هر دوی شما از آنها لذت میبرید.اگر شریک شما همچنان از وقت گذراندن با شما اجتناب میکند، ممکن است نشانهای از این باشد که او دیگر به رابطه علاقهای ندارد.
گاهی اوقات، اجتناب از وقت گذراندن ناشی از احساس خستگی یا استرس است.
سعی کنید با شریک خود همدلی نشان دهید و به او کمک کنید تا استرس خود را کاهش دهد.
5. عدم تمایل به حل مشکلات
آیا شریک شما دیگر تمایلی به بحث و حل مشکلات رابطه ندارد و سعی میکند از آنها اجتناب کند؟توجه کنید که آیا او هنگام بروز مشکلات سکوت میکند، عصبانی میشود یا سعی میکند بحث را به کلی تغییر دهد.سعی کنید با شریک خود در مورد اهمیت حل مشکلات رابطه صحبت کنید.به او بگویید که اجتناب از مشکلات فقط آنها را بدتر میکند.با هم یک روش سازنده برای حل مشکلات پیدا کنید.به حرفهای یکدیگر با دقت گوش دهید، احساسات خود را به طور واضح بیان کنید و به دنبال راه حلهایی باشید که برای هر دوی شما قابل قبول باشند.
اگر شریک شما همچنان از حل مشکلات اجتناب میکند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.
گاهی اوقات، عدم تمایل به حل مشکلات ناشی از ترس از درگیری یا ناامیدی از تلاشهای قبلی است.سعی کنید این ترسها را شناسایی و با هم برای غلبه بر آنها تلاش کنید.
6. پنهان کاری و دروغگویی
آیا متوجه شدهاید که شریک شما چیزهایی را از شما پنهان میکند یا به شما دروغ میگوید؟این یک نشانه واضح از نارضایتی و عدم اعتماد است.به رفتارهای او توجه کنید.آیا او گوشی خود را پنهان میکند، ایمیلهای خود را پاک میکند یا در مورد کارهایی که انجام میدهد مبهم صحبت میکند؟با شریک خود در مورد اهمیت صداقت و شفافیت در رابطه صحبت کنید.به او بگویید که پنهان کاری و دروغگویی به رابطه آسیب میرساند.سعی کنید بفهمید چرا شریک شما چیزهایی را از شما پنهان میکند.
آیا او از قضاوت شما میترسد؟
اگر پنهان کاری و دروغگویی ادامه پیدا کند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.گاهی اوقات، پنهان کاری و دروغگویی ناشی از ترس از دست دادن رابطه است.سعی کنید این ترس را درک کنید و به شریک خود اطمینان دهید که او را دوست دارید.
7. خیال پردازی در مورد روابط دیگر
آیا شریک شما به طور مداوم در مورد روابط دیگر یا افراد دیگر صحبت میکند؟ این میتواند نشانهای از این باشد که او در رابطه فعلی خود راضی نیست. به نحوه صحبت کردن او در مورد این روابط توجه کنید. آیا او حسرت چیزی را میخورد یا فقط به طور اتفاقی صحبت میکند؟ با شریک خود در مورد انتظارات خود از رابطه صحبت کنید. به او بگویید که صحبت کردن در مورد روابط دیگر شما را ناراحت میکند. سعی کنید بفهمید چرا شریک شما به روابط دیگر فکر میکند. آیا او در رابطه فعلی خود کمبودی احساس میکند؟ اگر خیال پردازی شریک شما باعث ناراحتی شما میشود، باید با او در این مورد صحبت کنید. گاهی اوقات، خیال پردازی ناشی از احساس یکنواختی در رابطه است. سعی کنید با هم فعالیتهای جدید و هیجانانگیز انجام دهید.
8. بی تفاوتی نسبت به نیازهای شما
آیا شریک شما دیگر به نیازهای شما توجه نمیکند و به نظر میرسد که به آنها اهمیتی نمیدهد؟این میتواند نشانهای از نارضایتی و عدم همدلی باشد.توجه کنید که آیا او به حرفهای شما گوش نمیدهد، به احساسات شما اهمیت نمیدهد یا به خواستههای شما توجه نمیکند.با شریک خود در مورد نیازهای خود صحبت کنید.به او بگویید که چه چیزی از او انتظار دارید و چگونه میتواند شما را حمایت کند.سعی کنید بفهمید چرا شریک شما به نیازهای شما بی تفاوت است.آیا او درگیر مشکلات خودش است؟
اگر شریک شما همچنان به نیازهای شما بی تفاوت است، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.
گاهی اوقات، بی تفاوتی ناشی از خستگی یا احساس ناامیدی است.سعی کنید با شریک خود همدلی نشان دهید و به او کمک کنید تا احساس بهتری داشته باشد.
9. غرق شدن در کار یا فعالیت های دیگر
آیا شریک شما به طور غیرطبیعی در کار، ورزش یا سایر فعالیت ها غرق شده است و وقت کمی برای شما می گذارد؟این میتواند نشانه ای از تلاش برای فرار از رابطه باشد.به این فکر کنید که آیا این رفتار ناگهانی است یا به تدریج ایجاد شده.آیا او قبلاً به این فعالیت ها علاقه مند بوده یا به تازگی شروع به انجام آنها کرده است؟با شریک خود در مورد این موضوع صحبت کنید و به او بگویید که احساس می کنید نادیده گرفته شده اید.سعی کنید بدون متهم کردن او، احساسات خود را بیان کنید.
به او پیشنهاد دهید که با هم برنامه ریزی کنید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید.
فعالیت هایی را انتخاب کنید که هر دوی شما از آنها لذت می برید.اگر شریک شما همچنان در فعالیت های دیگر غرق شده و وقت کمی برای شما می گذارد، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.گاهی اوقات، غرق شدن در کار یا فعالیت های دیگر ناشی از استرس یا احساس عدم رضایت در سایر زمینه های زندگی است.سعی کنید این عوامل را شناسایی و با هم برای حل آنها تلاش کنید.
10. عدم حمایت عاطفی
آیا شریک شما در مواقعی که به حمایت عاطفی نیاز دارید، کنار شما نیست؟ آیا او از شما حمایت نمی کند یا به شما دلداری نمی دهد؟ 
به این فکر کنید که آیا این رفتار همیشگی است یا فقط در شرایط خاصی اتفاق می افتد. آیا او قبلاً از شما حمایت می کرده یا همیشه اینگونه بوده است؟ سعی کنید بفهمید چرا شریک شما از شما حمایت نمی کند. آیا او نمی داند چگونه این کار را انجام دهد یا به دلیل مشکلات خودش نمی تواند از شما حمایت کند؟ اگر شریک شما همچنان از شما حمایت نمی کند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید. گاهی اوقات، عدم حمایت عاطفی ناشی از عدم درک نیازهای عاطفی شما است. سعی کنید به شریک خود کمک کنید تا شما را بهتر درک کند.
11. تغییرات در ظاهر یا رفتار
آیا شریک شما به طور ناگهانی ظاهر خود را تغییر داده یا رفتارهای جدیدی از خود نشان می دهد؟این میتواند نشانه ای از تلاش برای جذب فرد دیگر یا فرار از هویت فعلی خود باشد.به این فکر کنید که آیا این تغییرات مثبت هستند یا منفی.آیا او سعی می کند سالم تر باشد یا به رفتارهای مخرب روی آورده است؟با شریک خود در مورد این تغییرات صحبت کنید و سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده است که او این تغییرات را ایجاد کند.به او بگویید که این تغییرات چه تاثیری روی شما می گذارند و آیا نگران او هستید.
اگر این تغییرات شما را نگران می کنند، باید با شریک خود در این مورد صحبت کنید.
گاهی اوقات، تغییرات در ظاهر یا رفتار ناشی از تلاش برای بهبود خود یا یافتن هویت جدید است.سعی کنید از شریک خود حمایت کنید و به او کمک کنید تا به اهداف خود برسد.
12. کاهش علاقه جنسی
آیا شریک شما دیگر به رابطه جنسی علاقه ای ندارد یا تمایل او به برقراری رابطه جنسی به طور قابل توجهی کاهش یافته است؟این میتواند نشانه ای از نارضایتی جنسی یا عاطفی باشد.به این فکر کنید که آیا این کاهش تدریجی بوده یا ناگهانی.آیا عوامل دیگری مانند استرس، خستگی یا مشکلات سلامتی میتوانند در این موضوع نقش داشته باشند؟با شریک خود در مورد این موضوع صحبت کنید و سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده است که او به رابطه جنسی علاقه ای نداشته باشد.به او پیشنهاد دهید که با هم راه هایی برای بهبود رابطه جنسی خود پیدا کنید.
سعی کنید فعالیت های جدیدی را امتحان کنید یا با هم به یک متخصص جنسی مراجعه کنید.
اگر شریک شما همچنان به رابطه جنسی علاقه ای ندارد، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.گاهی اوقات، کاهش علاقه جنسی ناشی از مشکلات عاطفی است.سعی کنید مشکلات عاطفی خود را حل کنید تا بتوانید رابطه جنسی خود را بهبود بخشید.
13. مقایسه شما با دیگران
آیا شریک شما شما را با دیگران مقایسه می کند و از شما می خواهد که مانند آنها باشید؟این نشان دهنده عدم پذیرش شما به عنوان فردی مستقل است.به این فکر کنید که این مقایسه ها در چه زمینه هایی انجام می شوند.آیا او ظاهر، شغل، مهارت ها یا سایر ویژگی های شما را با دیگران مقایسه می کند؟با شریک خود در مورد این موضوع صحبت کنید و به او بگویید که مقایسه شما با دیگران شما را ناراحت می کند.به او بگویید که شما خودتان را دوست دارید و نمی خواهید مانند دیگران باشید.
سعی کنید بفهمید چرا شریک شما شما را با دیگران مقایسه می کند.
آیا او انتظارات غیرمنطقی از شما دارد؟اگر شریک شما همچنان شما را با دیگران مقایسه می کند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.گاهی اوقات، مقایسه ناشی از احساس ناامنی یا حسادت است.سعی کنید به شریک خود اطمینان دهید که او را دوست دارید و به او وفادار هستید.
14. بی احترامی و تحقیر
آیا شریک شما به شما بی احترامی می کند، شما را تحقیر می کند یا با شما بدرفتاری می کند؟ این یک نشانه واضح از یک رابطه ناسالم و آزاردهنده است. به این فکر کنید که این بی احترامی و تحقیر در چه شکل هایی ظاهر می شود. آیا او شما را مسخره می کند، شما را تهدید می کند، شما را کنترل می کند یا به شما آسیب فیزیکی می زند؟ باید بدانید که هیچ کس نباید مورد بی احترامی یا تحقیر قرار گیرد. شما شایسته یک رابطه سالم و محترمانه هستید. اگر شریک شما به شما بی احترامی می کند یا شما را تحقیر می کند، باید از او دوری کنید و به دنبال کمک باشید. هیچ دلیلی برای ماندن در یک رابطه آزاردهنده وجود ندارد. شما شایسته یک زندگی بهتر هستید.
15. تهدید به جدایی یا ترک رابطه
آیا شریک شما به طور مکرر شما را به جدایی یا ترک رابطه تهدید می کند؟این میتواند نشانه ای از عدم تعهد و تلاش برای کنترل شما باشد.به این فکر کنید که آیا این تهدیدها در چه شرایطی مطرح می شوند.آیا او هنگام دعوا یا زمانی که می خواهد به خواسته خود برسد شما را تهدید می کند؟با شریک خود در مورد این موضوع صحبت کنید و به او بگویید که تهدید به جدایی شما را ناراحت می کند و باعث می شود احساس ناامنی کنید.به او بگویید که اگر می خواهد در رابطه بماند، باید از این رفتار دست بردارد.
اگر شریک شما همچنان شما را به جدایی تهدید می کند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.
گاهی اوقات، تهدید به جدایی ناشی از ترس از صمیمیت یا تعهد است.سعی کنید این ترس ها را شناسایی و با هم برای غلبه بر آنها تلاش کنید.
گاهی وقتا آدم فکر میکنه شریکش سرد شده یا بی تفاوتی میکنه، اما در اصل داره با یه مشکل درونی دست و پنجه نرم میکنه که ممکنه ربطی به رابطه نداشته باشه. یه دوره ای همسرم یهویی سرد شد و اصلا بغل کردن و نوازش هم که شده بود مثل دست دادن رسمی بود. اولش فکر کردم دیگه دوستم نداره، بعد فهمیدم استرس شدید کاری داشت و خجالت میکشید بگه. اون موقع یاد گرفتم قبل از قضاوت، بپرسم داری چیزی رو پنهان میکنی یا فقط نیاز به زمان داری؟
بعضی ها فکر میکنن زیاد انتقاد کردن یعنی توجه کردن، در حالی که انتقاد مداوم شعله های رابطه رو خاموش میکنه. من یه زمانی عادت داشتم هر چیز کوچیکی رو به رخ بکشم، تا اینکه فهمیدم دارم رابطه رو تبدیل به یه جلسه بازخورد منفی میکنم. حالا سعی میکنم اول یهچیز مثبت بگویم، بعد اگه لازم شد نظرمو مطرح کنم.
خیلی ها میگن “بیا فردا حرف میزنیم” و فکر میکنن این روش فرار از دعواست، در صورتی که فقط دارن مشکل رو بزرگتر میکنن. تو یه دعوای معمولی با همسرم، یه دفعه دیدم داره مثل مجسمه ساکت میشه. فهمیدم داره حسابی ذهنش درگیر میشه. بهش گفتم “حالا حالاها هم ساکت بمونی ما نمیتونیم مشکل رو حل کنیم”. اونوقت یاد گرفتیم که حداقل بگیم “الان حالم خوب نیست، ده دقیقه بعد حرف میزنیم”.
بی تفاوتی یه ویروس خاموشه. یه روز متوجه شدم دارم با همسرم مثل همخونه ها رفتار میکنم. صبح بخیر، شب بخیر، اخبار روز رو تعریف کردن، و تموم. وقتی فهمیدم داریم مثل دو تا آدم بیگانه زندگی میکنیم، یه بازی درآوردم: هر شب سه تا از احساسات اون روزمون رو به هم بگیم. مثلا “امروز از ترافیک عصبانی شدم، از غذای تو خوشحال شدم، و بخاطر تنبلی خودم ناامید شدم”. این بازی ساده دوباره حال و هوای خونه رو عوض کرد.
یادم میاد یه زمانی داشتم با یه دوست درباره مشکلاتم حرف میزدم، غافل از اینکه این حرف ها داره به همسرم احساس بی اهمیت بودن میداد. اونوقت فهمیدم بعضی وقتا ما به جای حل مشکل، داریم صداهای اطراف رو بیشتر میکنیم در حالی که باید اول به یه نفر که مهم تره گوش بدیم.