زناشویی

چرا در بعضی از روابط، فرد احساس می‌کند که نمی‌تواند خود واقعی‌اش باشد؟

احساس اینکه نمی‌توانید خود واقعی‌تان را در یک رابطه نشان دهید، تجربه‌ای تلخ و متداول است. این حس می‌تواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد، هم در درون خود فرد و هم در پویایی رابطه.

در این پست، به بررسی 19 نکته کلیدی می‌پردازیم که می‌توانند توضیح دهند چرا در برخی روابط، افراد احساس می‌کنند مجبورند نقابی به چهره بزنند و از خود واقعی‌شان فاصله بگیرند:

  • ترس از قضاوت شدن:

    نگرانی از اینکه شریک عاطفی شما، شما را به خاطر افکار، احساسات یا رفتارهایتان قضاوت کند و دوست نداشته باشد.
  • نیاز به تایید دائمی:

    وابستگی شدید به تایید و پذیرش طرف مقابل، باعث می‌شود رفتارهای خود را با خواسته‌های او منطبق کنید.
  • تجربه‌های آسیب‌زای گذشته:

    روابط ناموفق قبلی که در آن به خاطر ابراز خود واقعی مورد انتقاد یا طرد قرار گرفته‌اید.
  • عدم امنیت عاطفی:

    احساس ناامنی در رابطه و ترس از اینکه ابراز وجود واقعی باعث از دست دادن شریک عاطفی شود.
  • اختلاف ارزش‌ها و باورها:

    وجود تفاوت‌های اساسی در ارزش‌ها و باورها که باعث می‌شود از ابراز نظرات خود واهمه داشته باشید.
  • عدم خودآگاهی:

    شناخت ناکافی از خود و خواسته‌های واقعی، باعث می‌شود نتوانید خود را به درستی در رابطه نشان دهید.
  • نقش‌های از پیش تعیین‌شده:

    فشار برای ایفای نقش‌های کلیشه‌ای و از پیش تعیین‌شده در رابطه (مثلاً نقش زن قوی یا مرد مسئول).
  • ترس از آسیب‌پذیری:

    امتناع از نشان دادن آسیب‌پذیری‌ها و ضعف‌های خود به دلیل ترس از سوء استفاده یا طرد.
  • عدم وجود مرزهای سالم:

    ناتوانی در تعیین و حفظ مرزهای شخصی، باعث می‌شود خواسته‌ها و نیازهای خود را نادیده بگیرید.
  • رفتارهای کنترل‌گرانه طرف مقابل:

    وجود رفتارهای کنترل‌گرانه، انتقادهای مداوم و تلاش برای تغییر دادن شما از سوی شریک عاطفی.
  • عدم همدلی طرف مقابل:

    احساس اینکه شریک عاطفی شما نمی‌تواند احساسات و تجربیات شما را درک کند و با شما همدلی داشته باشد.
  • مهارت‌های رابطه زناشویی

  • فرهنگ خانوادگی:

    الگوهای ارتباطی ناسالم و سرکوبگرانه در خانواده‌ی اصلی شما یا شریک عاطفی‌تان.
  • تصویر کاملا مطلوب از رابطه:

    تلاش برای حفظ یک تصویر کاملا مطلوب و غیرواقعی از رابطه، به جای پذیرش واقعیت‌ها.
  • ترس از تعارض:

    اجتناب از هرگونه بحث و اختلاف نظر به دلیل ترس از بر هم خوردن رابطه.
  • فشار اجتماعی:

    تاثیر فشارهای اجتماعی و فرهنگی برای همرنگ جماعت شدن و تبعیت از هنجارها.
  • اعتماد به نفس پایین:

    نداشتن اعتماد به نفس کافی برای ابراز خود واقعی و پذیرش نقاط قوت و ضعف خود.
  • سابقه سوء استفاده عاطفی:

    تجربیات سوء استفاده عاطفی در روابط گذشته که باعث شده‌اند از ابراز خود واقعی بترسید.
  • پنهان کردن جنبه‌هایی از خود جهت حفظ رابطه:

    پنهان کردن علایق، سرگرمی ها و بخش هایی از شخصیت خود برای جلوگیری از ناراحتی یا مخالفت شریک عاطفی.
  • تغییر ناگهانی در ویژگی های شخصیتی:

    تلاش آگاهانه یا ناآگاهانه برای تغییر ویژگی های شخصیتی جهت جلب رضایت شریک عاطفی.

شناسایی این عوامل، اولین قدم برای رهایی از این احساس و ساختن روابطی سالم‌تر و اصیل‌تر است.

اگر در حال تجربه این احساس هستید، از یک متخصص کمک بگیرید تا ریشه‌های این مشکل را پیدا کرده و راهکارهای مناسب را برای بهبود رابطه یا تصمیم‌گیری در مورد آینده آن بیابید.




چرا در بعضی روابط نمی‌توانیم خود واقعی‌مان باشیم؟

چرا در بعضی روابط نمی‌توانیم خود واقعی‌مان باشیم؟

1. ترس از قضاوت

یکی از اصلی‌ترین دلایل، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است. می‌ترسیم که نظرات، علایق و رفتارهایمان با استانداردهای او همخوانی نداشته باشد و مورد انتقاد قرار گیریم. این ترس می‌تواند ریشه در تجربیات گذشته داشته باشد، جایی که به خاطر ابراز وجود، تنبیه یا طرد شده‌ایم. در نتیجه، سعی می‌کنیم خود سانسوری کنیم و جنبه‌هایی از خودمان را پنهان کنیم تا از قضاوت در امان بمانیم. این خودسانسوری، به تدریج ما را از خود واقعی‌مان دور می‌کند و احساس ناخوشایندی ایجاد می‌کند. حتی اگر طرف مقابل هیچ‌وقت ما را قضاوت نکرده باشد، این ترس ناخودآگاه می‌تواند وجود داشته باشد. شناخت و غلبه بر این ترس، قدم مهمی در رها شدن از این وضعیت است. به یاد داشته باشیم که هیچ‌کس کامل نیست و همه ما نقص‌هایی داریم.

2. نیاز به تایید

ما انسان‌ها به طور طبیعی به دنبال تایید و پذیرش از سوی دیگران هستیم.اما وقتی این نیاز بیش از حد باشد، می‌تواند ما را از خود واقعی‌مان دور کند.ممکن است رفتارهایی را انجام دهیم یا نظراتی را بیان کنیم که با باورهای واقعی‌مان همخوانی ندارد، فقط برای اینکه مورد تایید و پذیرش طرف مقابل قرار گیریم.این تلاش برای جلب تایید، می‌تواند خسته‌کننده و فرساینده باشد و احساس هویت‌مان را کمرنگ کند.در بلندمدت، این رفتارها باعث می‌شود که احساس کنیم در یک نمایش در حال بازی هستیم و خود واقعی‌مان جایی در این رابطه ندارد.

یادگیری اینکه خودمان را دوست داشته باشیم و به تایید خودمان بیش از تایید دیگران اهمیت دهیم، ضروری است.

این کار به ما کمک می‌کند که با اعتماد به نفس بیشتری خودمان را در روابط‌مان نشان دهیم.نیاز به تایید، اغلب با عزت نفس پایین مرتبط است.

3. عدم امنیت

احساس ناامنی در یک رابطه، می‌تواند یکی از دلایل اصلی عدم ابراز خود واقعی باشد. وقتی احساس می‌کنیم که امنیت عاطفی نداریم، نمی‌توانیم آسیب‌پذیری‌هایمان را نشان دهیم. ممکن است بترسیم که اگر خود واقعی‌مان را نشان دهیم، طرف مقابل ما را رها کند یا از ما سوء استفاده کند. این ناامنی می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته، ویژگی‌های شخصیتی یا رفتارهای طرف مقابل باشد. ایجاد یک فضای امن و قابل اعتماد در رابطه، کلیدی برای حل این مشکل است. اگر احساس ناامنی می‌کنید، باید با طرف مقابل در مورد احساسات خود صحبت کنید. در صورت لزوم، از یک متخصص کمک بگیرید تا بتوانید بر این مشکل غلبه کنید. امنیت در رابطه، به معنای احساس پذیرفته شدن، درک شدن و دوست داشته شدن است.

4. تلاش برای کنترل رابطه

گاهی اوقات، ما سعی می‌کنیم با پنهان کردن جنبه‌هایی از خودمان، رابطه را کنترل کنیم. فکر می‌کنیم که اگر خود واقعی‌مان را نشان دهیم، ممکن است کنترل رابطه از دستمان خارج شود. این رفتار معمولاً ناشی از ترس از دست دادن طرف مقابل یا ترس از تغییر است. اما این تلاش برای کنترل، به ضرر رابطه تمام می‌شود، زیرا مانع از ایجاد یک ارتباط صمیمی و واقعی می‌شود. یک رابطه سالم، بر پایه اعتماد و صداقت بنا شده است، نه کنترل و پنهان‌کاری. رهایی از نیاز به کنترل، به ما اجازه می‌دهد که خود واقعی‌مان را در رابطه نشان دهیم و از یک ارتباط عمیق‌تر و معنادارتر لذت ببریم. به یاد داشته باشیم که هیچ‌کس نمی‌تواند و نباید کسی را کنترل کند. تمرکز بر پذیرش و درک متقابل، راهی سالم‌تر برای مدیریت رابطه است.

5. الگوهای ارتباطی ناسالم

در برخی روابط، الگوهای ارتباطی ناسالم باعث می‌شود که نتوانیم خود واقعی‌مان باشیم. این الگوها می‌تواند شامل پرخاشگری، منفعل بودن، اجتناب و یا دستکاری باشد. وقتی الگوهای ارتباطی ناسالم در رابطه وجود دارد، ابراز نظرات و احساسات واقعی دشوار می‌شود. ممکن است بترسیم که اگر حرفی بزنیم که با نظر طرف مقابل مخالف باشد، با خشم یا طرد مواجه شویم. شناسایی و تغییر این الگوها، گام مهمی در ایجاد یک رابطه سالم و صمیمی است. در صورت لزوم، از یک مشاور یا درمانگر کمک بگیرید تا بتوانید الگوهای ارتباطی سالم را یاد بگیرید. ارتباط موثر، کلید یک رابطه موفق است.

6. تفاوت‌های اساسی در ارزش‌ها و باورها

وجود تفاوت‌های اساسی در ارزش‌ها و باورها، می‌تواند باعث شود که احساس کنیم نمی‌توانیم خود واقعی‌مان را در یک رابطه نشان دهیم. وقتی ارزش‌ها و باورهای ما با طرف مقابل متفاوت است، ممکن است بترسیم که اگر نظرات واقعی‌مان را بیان کنیم، با مخالفت و درگیری مواجه شویم. در این شرایط، باید بتوانیم با احترام به تفاوت‌ها، نظرات خود را بیان کنیم و به دنبال نقاط مشترک بگردیم. اگر تفاوت‌ها بسیار زیاد باشند و نتوانیم به یک توافق برسیم، ممکن است لازم باشد که در مورد ادامه رابطه تجدید نظر کنیم. صداقت در مورد ارزش‌ها و باورها، به ایجاد یک رابطه سالم‌تر و پایدارتر کمک می‌کند. به یاد داشته باشیم که همه ما حق داریم ارزش‌ها و باورهای خود را داشته باشیم. احترام متقابل، کلید حل اختلافات است.

7. ترس از آسیب‌پذیری

آسیب‌پذیری به معنای نشان دادن جنبه‌های پنهان و آسیب‌پذیر خود به دیگران است.بسیاری از ما از آسیب‌پذیری می‌ترسیم، زیرا فکر می‌کنیم که این کار ما را در معرض خطر قرار می‌دهد.اما آسیب‌پذیری، کلید صمیمیت و ارتباط عمیق در روابط است.وقتی از آسیب‌پذیری می‌ترسیم، نمی‌توانیم خود واقعی‌مان را نشان دهیم و یک دیوار بین خودمان و طرف مقابل ایجاد می‌کنیم.یادگیری اینکه چگونه به طور سالم آسیب‌پذیر باشیم، به ما کمک می‌کند که روابطی قوی‌تر و معنادارتر بسازیم.آسیب‌پذیری به معنای ضعف نیست، بلکه به معنای شجاعت است.

نشان دادن آسیب‌پذیری‌ها، به دیگران اجازه می‌دهد که ما را بهتر بشناسند و با ما ارتباط برقرار کنند.

به یاد داشته باشیم که همه ما آسیب‌پذیر هستیم، اما همه ما شجاعت نشان دادن آن را نداریم.تمرین آسیب‌پذیری، می‌تواند به مرور زمان آسان‌تر شود.

8. تجربه روابط آسیب‌زا در گذشته

تجربه روابط آسیب‌زا در گذشته، می‌تواند اثرات عمیقی بر نحوه تعامل ما در روابط بعدی داشته باشد. اگر در گذشته در یک رابطه مورد سوء استفاده، تحقیر یا طرد قرار گرفته‌ایم، ممکن است ترس از تکرار آن تجربیات را داشته باشیم. این ترس می‌تواند باعث شود که در روابط جدید، خود سانسوری کنیم و از نشان دادن خود واقعی‌مان اجتناب کنیم. درمان و مشاوره می‌تواند به ما کمک کند که از اثرات این تجربیات رها شویم و روابط سالم‌تری را تجربه کنیم. بهبودی از روابط آسیب‌زا، زمان و تلاش می‌طلبد. باید به خودمان اجازه دهیم که احساساتمان را پردازش کنیم و از یک متخصص کمک بگیریم. گذشته، آینده را تعیین نمی‌کند. ما می‌توانیم با تلاش و آگاهی، الگوهای ناسالم را تغییر دهیم.

9. استانداردهای غیر واقعی

داشتن استانداردهای غیر واقعی برای خودمان و دیگران، می‌تواند مانع از این شود که خود واقعی‌مان را در یک رابطه نشان دهیم. اگر فکر می‌کنیم که باید همیشه کامل و بی‌نقص باشیم، نمی‌توانیم آسیب‌پذیری‌هایمان را نشان دهیم و خود واقعی‌مان را پنهان می‌کنیم. این استانداردها معمولاً از جامعه، خانواده یا رسانه‌ها نشأت می‌گیرند و می‌توانند باعث ایجاد اضطراب و استرس شوند. یادگیری اینکه خودمان را همانطور که هستیم بپذیریم و استانداردهای واقع‌بینانه‌تری برای خودمان تعیین کنیم، به ما کمک می‌کند که روابط سالم‌تری را تجربه کنیم. هیچ‌کس کامل نیست. پذیرش نقص‌ها، بخشی از انسان بودن است. به جای تلاش برای کامل بودن، بر پیشرفت تمرکز کنید. استانداردهای غیر واقعی، نه تنها برای خودمان، بلکه برای دیگران نیز مخرب هستند.

10. پنهان کردن علایق و سرگرمی‌ها

گاهی اوقات، ما علایق و سرگرمی‌های خود را از طرف مقابل پنهان می‌کنیم، زیرا می‌ترسیم که او آنها را مسخره کند یا آنها را غیر جذاب بداند. این کار باعث می‌شود که بخشی از هویت خود را پنهان کنیم و احساس ناخوشایندی داشته باشیم. یک رابطه سالم، به ما اجازه می‌دهد که علایق و سرگرمی‌های خود را دنبال کنیم و با طرف مقابل به اشتراک بگذاریم. حتی اگر طرف مقابل به علایق ما علاقه‌مند نباشد، باید به آنها احترام بگذارد. اشتراک‌گذاری علایق و سرگرمی‌ها، می‌تواند به ایجاد یک رابطه عمیق‌تر و معنادارتر کمک کند. پنهان کردن علایق، به مرور زمان باعث احساس نارضایتی می‌شود. به یاد داشته باشیم که علایق و سرگرمی‌ها، بخشی از هویت ما هستند. به جای پنهان کردن، آنها را جشن بگیریم.

11. ترس از طرد شدن

ترس از طرد شدن، یکی از قوی‌ترین ترس‌های انسانی است. وقتی می‌ترسیم که طرد شویم، ممکن است رفتارهایی انجام دهیم که برای جلب رضایت دیگران طراحی شده‌اند، حتی اگر این رفتارها با ارزش‌ها و باورهای ما همخوانی نداشته باشند. این ترس می‌تواند باعث شود که خود واقعی‌مان را پنهان کنیم و نقش بازی کنیم. غلبه بر ترس از طرد شدن، نیازمند تقویت عزت نفس و یادگیری پذیرش خود است. به یاد داشته باشیم که همه ما سزاوار عشق و پذیرش هستیم. طرد شدن، همیشه به معنای نقص ما نیست. گاهی اوقات، فقط به این معنی است که با فرد مناسبی نیستیم. به جای ترس از طرد شدن، بر یافتن افرادی تمرکز کنیم که ما را همانطور که هستیم دوست دارند.

12. عدم شناخت خود

اگر خودمان را به خوبی نشناسیم، نمی‌توانیم خود واقعی‌مان را در یک رابطه نشان دهیم. اگر ندانیم چه ارزش‌هایی داریم، چه چیزهایی برایمان مهم است و چه نیازهایی داریم، نمی‌توانیم به طور با صداقت و معتبر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم. شناخت خود، یک فرایند مادام العمر است. برای شناخت خود، باید وقت بگذاریم و به افکار، احساسات و رفتارهای خود توجه کنیم. همچنین می‌توانیم از دیگران بازخورد بگیریم و در مورد خودمان بیشتر یاد بگیریم. هرچه بیشتر خودمان را بشناسیم، بهتر می‌توانیم روابط سالم و معناداری را ایجاد کنیم. شناخت خود، کلید خوشبختی و رضایت از زندگی است. به یاد داشته باشیم که همه ما منحصر به فرد هستیم. به جای تلاش برای شبیه شدن به دیگران، بر کشف و توسعه استعدادهای خود تمرکز کنیم.

13. تفاوت در سبک‌های دلبستگی

سبک دلبستگی، نحوه برقراری ارتباط و تعامل ما در روابط نزدیک است.سبک‌های دلبستگی مختلفی وجود دارد، از جمله سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی، مضطرب و آشفته.اگر سبک دلبستگی ما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است در برقراری ارتباط و ابراز خود واقعی‌مان با مشکل مواجه شویم.مثلا اگر ما سبک دلبستگی اجتنابی داشته باشیم، ممکن است از صمیمیت و نزدیکی اجتناب کنیم و نتوانیم احساسات خود را به طور کامل بیان کنیم.در حالی که اگر طرف مقابل سبک دلبستگی مضطرب داشته باشد، ممکن است نیاز زیادی به تایید و اطمینان داشته باشد و از عدم صمیمیت ما احساس نارضایتی کند.

شناخت سبک‌های دلبستگی خود و طرف مقابل، به ما کمک می‌کند که الگوهای ارتباطی خود را درک کنیم و روابط سالم‌تری را ایجاد کنیم.

درمان و مشاوره می‌تواند به ما کمک کند که سبک دلبستگی خود را تغییر دهیم و روابط ایمن‌تری را تجربه کنیم.آگاهی از سبک دلبستگی، قدمی مهم در بهبود روابط است.به یاد داشته باشیم که هیچ سبک دلبستگی “خوب” یا “بد” وجود ندارد.همه سبک‌ها مزایا و معایب خود را دارند.

14. فشار اجتماعی و خانوادگی

فشار اجتماعی و خانوادگی، می‌تواند نقش مهمی در نحوه رفتار ما در روابط داشته باشد.اگر خانواده یا جامعه ما انتظارات خاصی از ما داشته باشند، ممکن است احساس کنیم که باید خودمان را سانسور کنیم و رفتارهایی را انجام دهیم که با این انتظارات همخوانی داشته باشند، حتی اگر این رفتارها با ارزش‌ها و باورهای ما مغایرت داشته باشند.مثلا اگر در یک خانواده سنتی بزرگ شده‌ایم، ممکن است احساس کنیم که باید نقش خاصی را در رابطه ایفا کنیم و از ابراز نظرات و احساسات واقعی خود اجتناب کنیم.باید مرزهای سالمی را با خانواده و جامعه خود تعیین کنیم و از خودمان در برابر فشارهای غیر ضروری محافظت کنیم.

ما حق داریم زندگی خود را مطابق با ارزش‌ها و باورهای خودمان زندگی کنیم.

هیچ‌کس نباید به ما بگوید که چگونه باید باشیم.به یاد داشته باشیم که ما مسئول زندگی خود هستیم.اجازه ندهیم که دیگران برای ما تصمیم بگیرند.

15. ترس از تغییر

تغییر، یک بخش طبیعی از زندگی است. اما بسیاری از ما از تغییر می‌ترسیم، زیرا فکر می‌کنیم که تغییر می‌تواند باعث از دست دادن کنترل شود یا ما را به سمت ناشناخته‌ها سوق دهد. در یک رابطه، ترس از تغییر می‌تواند باعث شود که از نشان دادن خود واقعی‌مان اجتناب کنیم، زیرا می‌ترسیم که تغییر رفتارمان، باعث تغییر رابطه شود یا طرف مقابل را از ما دور کند. به یاد داشته باشیم که تغییر، همیشه چیز بدی نیست. تغییر می‌تواند فرصت‌هایی برای رشد و پیشرفت ایجاد کند. اگر از تغییر می‌ترسیم، می‌توانیم با قدم‌های کوچک شروع کنیم و به تدریج خودمان را در معرض تجربیات جدید قرار دهیم. تغییر، بخشی از تکامل است. به جای ترس از تغییر، آن را بپذیریم. تغییر، می‌تواند ما را به سمت یک زندگی بهتر هدایت کند.

16. عدم اعتماد به نفس

عدم اعتماد به نفس، یکی از بزرگترین موانع بر سر راه ابراز خود واقعی در روابط است. وقتی به خودمان و توانایی‌هایمان اعتماد نداریم، ممکن است احساس کنیم که ارزش دوست داشته شدن و پذیرفته شدن را نداریم. این احساس می‌تواند باعث شود که خودمان را پنهان کنیم و رفتارهایی را انجام دهیم که برای جلب رضایت دیگران طراحی شده‌اند. تقویت اعتماد به نفس، یک فرایند تدریجی است. می‌توانیم با تمرکز بر نقاط قوت خود، انجام کارهایی که به آنها علاقه داریم و مراقبت از خودمان، اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم. همچنین می‌توانیم از یک متخصص کمک بگیریم تا بر مشکلات مربوط به اعتماد به نفس غلبه کنیم. اعتماد به نفس، کلید موفقیت در زندگی است. به یاد داشته باشیم که همه ما ارزشمند هستیم. به خودمان ایمان داشته باشیم.

17. سابقه فریب خوردن در روابط گذشته

تجربه فریب خوردن در روابط گذشته، می‌تواند تاثیر مخربی بر اعتماد ما به دیگران داشته باشد. اگر در گذشته توسط یک شریک عاطفی فریب خورده باشیم، ممکن است در روابط بعدی به سختی بتوانیم به کسی اعتماد کنیم و از نشان دادن خود واقعی‌مان اجتناب کنیم، زیرا می‌ترسیم که دوباره فریب بخوریم. بهبودی از فریب خوردن، زمان و تلاش می‌طلبد. باید به خودمان اجازه دهیم که احساساتمان را پردازش کنیم و از یک متخصص کمک بگیریم. همچنین باید به یاد داشته باشیم که همه افراد یکسان نیستند و نباید تجربیات گذشته را به روابط جدید تعمیم دهیم. آگاهی از الگوهای رفتاری خود و دیگران، می‌تواند به ما کمک کند که از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنیم. اعتماد، یک هدیه گرانبها است. به یاد داشته باشیم که همه سزاوار یک فرصت هستند. با احتیاط پیش برویم، اما در را به روی عشق نبندیم.

18. ترس از شکست رابطه

ترس از شکست رابطه، می‌تواند یکی از دلایل اصلی عدم ابراز خود واقعی باشد.وقتی می‌ترسیم که رابطه به شکست بینجامد، ممکن است رفتارهایی انجام دهیم که برای حفظ رابطه طراحی شده‌اند، حتی اگر این رفتارها با ارزش‌ها و باورهای ما همخوانی نداشته باشند.ممکن است از ابراز نظرات واقعی خود اجتناب کنیم، از نشان دادن احساسات واقعی خود بترسیم و سعی کنیم همیشه با طرف مقابل موافق باشیم.اما این رفتارها، به ضرر رابطه تمام می‌شوند، زیرا مانع از ایجاد یک ارتباط صمیمی و واقعی می‌شوند.یک رابطه سالم، بر پایه اعتماد، صداقت و احترام متقابل بنا شده است.

به یاد داشته باشیم که شکست در یک رابطه، پایان دنیا نیست.

شکست می‌تواند فرصتی برای یادگیری و رشد باشد.به جای ترس از شکست، بر ایجاد یک رابطه سالم و معنادار تمرکز کنیم.هر رابطه، یک تجربه ارزشمند است.از شکست نترسیم.از آن درس بگیریم.

19. عدم وجود همدلی در طرف مقابل

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. خواندن این مطلب باعث شد حسابی به رابطه فعلی خودم فکر کنم. چند وقت پیش متوجه شدم مدام دارم عقب می کشم و سانسور می کنم تا مخالفتی با دوستم نداشته باشم. حتی از گفتن علایقم می ترسیدم چون فکر می کردم شاید مسخره کنه. خوب یادمه وقتی بالاخره جرأت کردم بگویم عاشق کلکسیون آهنگ های قدیمی هستم، برخلاف انتظارم نه تنها مسخره نکرد، بلکه تشویقم کرد. چه حس عجیبی داشت اون لحظه! انگار یه وزنه از رو دلم برداشته شد. البته هنوزم گاهی ترس از قضاوت شدن وجود داره، اما سعی می کنم بیشتر خود واقعیم باشم.

    دوست دارم بدونم بقیه چطور با این ترس ها کنار اومدن؟ ممکنه کسی این تجربه رو داشته باشه که بتونه کمک کنه چطور بر ترس از آسیب پذیری غلبه کنیم؟ من خودم هنوز دارم یاد می گیرم چطور بدون نگرانی از طرد شدن، احساساتم رو بیان کنم. کاش سایرین هم تجربیاتشون رو بذارن تا ازشون یاد بگیریم. رابطه سالم خیلی چیز با ارزشیه، ولی ساختنش گاهی سخته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا